ابن ابیالحدید در این باره مینویسد: از استاد مدرسه غربی بغداد پرسیدم:
آیا فاطمه(علیها السلام) راست نمیگفت:
گفت: آری.
پرسیدم: اگر چنین بود، چرا فدک را به او پس ندادند؟
لبخندی بر لب استاد نشست و گفت: اگر آن روز فدک را بدو میداد، فردا خلافتشوهر خود را ادعا میکرد و او هم نمیتوانستسخن وی را نپذیرد; چون قبول کرده بود که هر چه دختر رسول خدا(صلى الله وعلیه وآله) میگوید، راست است. (9)
آری به قول شهید آیةالله سید محمد باقر صدر; «فدک رمزی بود که در دل خود معنای بزرگی در برداشت» و آن انقلابی وسیع و فراگیر بود که ریشه ظلم و ستم را میخشکانید و برای یاوران حق و حقیقت پشتوانهای عظیم محسوب میگشت.
نزاع و دعوا بر سر چند نخل خرما و قطعهای زمین نبود، زهرا(علیها السلام) و علی(علیه السلام) کسانی نبودند که به مال دنیا چشم دوخته باشند. آنها حتی لقمه غذای خود را - طبق تصریح قرآن کریم (10) - در هنگام افطار، آن هم سه روز پی در پی به مسکین و یتیم و اسیر تقدیم کردند. و فاطمه همان بانویی بود که در شب عروسی لباس باارزش خویش را به زن محرومی هدیه داد، حال چگونه میتوان باور کرد که او خواهان دنیا باشد؟!
هرگز! او میخواستبا درآمد فدک به فقرا رسیدگی کند، همچنان که این کار را در 4 سال سرپرستی بر فدک انجام داد. او میخواستبا آن اموال همچون مادرش خدیجه اسلام را به رهبری علی(ع) تقویت نماید.
خطبه فدکیه آن حضرت را خواندهاید؟ در آن خطبه تاریخی که در مسجد پیامبر(صلى الله وعلیه وآله)، در حضور خلیفه و مردم - از پشت پرده - پس از حمد و ثنای خدای سبحان و تجلیل از دین و قرآن، مردم را به یادآوری زحمات شبانهروزی پدرش محمد(صلى الله وعلیه وآله) و شویش علی(ع) فرا میخواند و سعی کرد تا مردم حق را بشناسند و دنبال آن روان گردند و دست از سیاستبازان از خدا بیخبر بشویند، آری فدک رمزی بود که پشت آن خلافت علی(ع) نهفته بود.
خلیفه نیز این را به خوبی فهمیده بود. لذا پس از خارج شدن حضرت از مسجد، رو به مردم کرد و طی سخنانی عوام فریبانه گناه را به گردن علی(ع) انداخت و گفت اوست که زهرا(علیها السلام) را تحریک کرده [تا خلافت مرا مخدوش سازد.]
فاطمه زهرا همین محور بیان حقایق و ترغیب به اطاعت از علی(ع)، در بستر بیماری با زنان مهاجر و انصار بیان میکند: ... از مردان شما بیزارم ... وای بر آنها چرا اجازه ندادند تا حق در جایگاه خویش قرار گیرد؟! و خلافتبر پایههای نبوت راست آید؟! ... بخدا سوگند اگر جلو میآمدند و علی(ع) را برای کاری که پیامبر(صلى الله وعلیه وآله) بر عهدهاش نهاده بود [خلافت] کمک میکردند، ... آنها را به راه راست هدایت میکرد ... و درهای رحمت و برکت الهی از آسمان و زمین بر روی ایشان گشوده میگشت ... (11)
بنابراین هدف زهرای مبارز علیها السلام برای همگان روشن بود و به همین خاطر دشمن با هدف قرار دادن کانون خطر، نواختن سیلی محکم بر چهره ملکوتی وی، ضربات شدید بر پشت و پهلو و زدن دست و پا با تازیانه، آتش زدن در خانهای که جبرئیل بیاجازه وارد نمیشد و مجروح کردن سینه مقدس آن مظلومه با ضربه میخ بلند و آهنی بخشی از عقدههایش را خالی کرد.
سینهای کز معرفت گنجینه اسرار بود کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود؟
فدک در تاریخ
در طول تاریخ، فدک دستبه دست در میان خلفا میگشت. گاه برخی از خلفای اموی یا عباسی آن را به فرزندان زهرا(علیها السلام) بازگرداندند; ولی دوباره خلیفه بعدی بازمیستاند; اما هیچگاه ائمه اطهار: پس از غصب فدک حاضر نشدند آن را تحویل بگیرند، چرا که خلفا میخواستند با این کار صحه بر خلافتخویش نهند، و اگر آنها واقعا به اهل بیت عقیده داشتند، میبایستی قبل از پس دادن فدک، خلافت را برمیگرداندند; لذا وقتی هارون از امام کاظم(ع) تقاضا کرد که فدک را پس گیرید، حضرت ابتدا امتناع ورزید، اما آنگاه با اصرار خلیفه روبرو شد. حضرت فرمود: باشد، اما من با حدودش میخواهم. هارون میگوید: حدودش کدام است؟ حضرت میفرماید: اگر حدودش را بگویم تو آن را پس نخواهی داد.
- به حق جدت سوگند که پس میدهم.
حضرت فرمود: حد اول: عدن، حد دوم: سمرقند، حد سوم: افریقا و چهارم: سیف البحر ... و ارمنستان.
پس از بیان هر یک از حدود که حضرت میفرمود، رنگ هارون میپرید و حالش متغیر میگشت.
وقتی سخن امام پایان پذیرفت، هارون گفت: چیزی برای ما باقی نگذاشتی ... حضرت فرمود: گفتم که اگر حدودش را بگویم، پس نخواهی داد.
از همین جا بود که هارون برای شهید کردن امام مصمم شد. (12)
در زمینه فدک از سوی محققان عالی مقام کتب سودمند و مفیدی به جهان اسلام تقدیم گشته است که از آن میان به 2 کتاب سودمند اشاره میکنیم:
1 - کتاب «فدک فی التاریخ» تالیف شهید آیةالله سید محمد باقر صدر کتاب به زبان عربی است و دو بار; اولین بار با نام «فدک در تاریخ» توسط محمود عابدی و بار دوم با نام «نقش سیاسی و تاریخی فدک» توسط علی اکبر حسنی ترجمه شده است.
2 - کتاب «فدک نحلة النبی6» تالیف مرحوم آیةالله سید محمد حسن قزوینی که سید احمد علم الهدی آن را به فارسی برگردانده است و ترجمه گردیده است، دکتر عبدالفتاح عبدالمقصود نیز مقدمهای برای آن نگاشته است.
-----------------------------------------------------------------------
1- معجم البلدان، (ف. د. ک)
2- این نکته را محمد بن اسحاق صاحب مغازی و دیگران نقل کردهاند. (به اعیان الشیعه، ج1، ص314، چاپ دارالتعارف - بیروت، مراجعه شود.)
3- سوره حشر، آیه6.
4- وفاء الوفاء، ص153.
5- سوره اسراء، آیه26.
6- مجمع البیان، ذیل آیه26 سوره اسراء.
7- تفسیر البرهان، ذیل آیه، ج3، ص520، چاپ مؤسسة البعثة - قم.
8- ریاحین الشریعة، ج1، ص306، چاپ دارالکتب الاسلامیة، طهران.
9- شرح ابن ابیالحدید، ج16، ص284.
10- سوره هل اتی، آیه 8.
11- بحارالانوار، ج43، ص159، چاپ مؤسسةالوفاء - بیروت.
12- بحارالانوار، ج48، ص144.
خط خطی های یک مبتدی
چهارشنبه 88/3/6 |
توسط : محسن جانجانی
نظر
مطلب بعدی :
برزک نامه
پیامهای عمومی ارسال شده